خانه بدنام /محفوظ
خانه بدنام
نجيب محفوظ
حسين شمس آبادي- فرشته افضلي
انتشارات روزگار
اين بار رفتم سراغ يك مجموعه داستان كوتاه از آقاي محفوظ چون دو تجربه قبليم هر دوش رمان بود .
اندكي پيش از رفتن : مردي كه قبل از رفتن از شهر ، شبي را با زني مي گذراند .
روياي نيمه شب : زني ثروت مند كه بعد از شوهرش با مردهاي نامناسبي ازدواج مي كند .
رنگين كمان : خانه اي كه همه چيزش بر اساس منطق و شوراي خانوادگي پيش مي رود .
سكوت : مردي كه همسرش چشم به راه زايماني سخت است و مي خواهد با كسي درد و دل كند .
خانه بدنام : خانواده اي كه دخترانش آرايش كرده و آراسته مي گردند و كسي آنها را دوست ندارد .
قهوه خانه خالي : پيرمردي كه همسرش مرده و به خانه پسرش نقل مكان مي كند .
سخني محرمانه : مرد محترمي كه در سنين ميان سالي هوس ازدواج دوم مي كند .
ترس : دعواي گردن كلفت هاي يك محله براي يك دختر .
خاكستر : رئيسي كه به زود مي خواهد با كارمندي كه عاشقش شده ازدواج كند .
پايان : مرد در انتظار ترفيع رتبه است كه گذشته اش لو مي رود .
بازار كهنه فروشي : كت دزدي فروخته مي شود ولي بعد متوجه مي شوند كه درون آن پول زيادي بوده است .
رو در رو : زن و شوهر در بعد از ظهري عاشقانه .
از اعدام گريخته : مردي كه از مجازت اعدام گريخته و در بيابان به دوستش پناه برده است .
راننده قطار : راننده قطار ديوانه شده و قصد كشتن همه را دارد .
لونا پارك : پسر در پارك بازي با دختري آشنا مي شود .
موج گرما : روزي بسيار بسيار گرم در شهر .
رهگذران : دو مرد و يك زن كه در مسير ادراه يكديگر را مي بينند .
روز پر از ازدحام : مردي كه به فكر رقابت هاي كاري و پيشي از رقباست .
كتاب نسبتا خوبي بود در حقيقت داستان هاي اولش موضوعات جالبي داشت ولي بعد يك مقاديري تكراري مي شد . در كل نقطه قوتش موضوعاتش و رواني نوشتارش هست . ظرافت يا سبك خيلي خاصي نداره و رئال رئال هست و همين طور پايان داستانهاش همه اش يك سبكه . داستان هاي اندكي پيش از رفتن ، سكوت ، ترس و رهگذران را بيشتر از بقيه دوست داشتم و داستان هايي مثل موج گرما ، رو در رو ، از اعدام گريخته و روز پر از ازدحام به نظرم ضعيف و تكراري بودند .
جالبه بدونيد نجيب محفوظ معروف ترين پزشك زنان و زايمان مصر بوده كه ناظر به دنيا اومدن نجيب محفوظ نويسنده بوده و در حقيقت اين نجيب محفوظ اسمش رو از اون نجيب محفوظ گرفته :دي