داستان های کوتاه از صمد بهرنگی/بهرنگی

داستان های کوتاه از صمد بهرنگی

 

صمد بهرنگی

 

انتشارات داریوش

سال نشر : 1391

کتاب داستان های کوتاه از صمد بهرنگی جز چاپ های مجدد تا یه حدودی جدید از ایشون بود نخوندمش چون قصه جدیدی برام نداره اما گفتم یه توضیحی بدهم که در حقیقت همون کتاب تلخون و چند قصه ی دیگر هست به اضافه قصه ماهی سیاه کوچولو. اگر این مجموعه قصه ها با هم مد نظرتون باشه می شه یک دفعه همین کتاب را بخونید .

قصه هاي بهرنگ / بهرنگی

قصه هاي بهرنگ

 

صمد بهرنگي

 

انتشارات روزبهان

اولدوز و كلاغ ها : اولدوز و عروسك سخن گو را كه قبلا تعريف كردم اين بار كه اولدوز بدون عروسك شده با كلاغ ها دوست مي شه و به شهر اونها مي ره .
اولدوز و عروسك سخن گو : قبلا تعريف كردم .
كچل كفتر باز : دختر پادشاه عاشق كچلي مي شود كه روي پشت بامشان كفتربازي مي كند . 
پسرك لبو فروش : مرد معلم روستاست و پسرك لبو فروش از سرنوشت خود و خواهرش برايش مي گويد .
سرگذشت دانه ي برف : همين ديگه نحوه تشكيل دانه برف .
پيرزن و جوجه طلايي اش : پيرزن عاشق جوجه طلايي اش است و عنكبوت به اين رابطه حسودي مي كند .
دو گربه روي ديوار : دو گربه حاضر نيستند كمي كوتاه بيايند تا ديگري رد شود و نتيجه براي هر دو بد است.
سرگذشت دو مرول ديوانه سر : مردي كه قرار است عزارييل جانش را بگيرد .
افسانه ي محبت : خدمتكاري كه عاشق دختر پادشاه است ولي دختر پادشاه خيلي خودپسند است .
يك هلو و هزار هلو : درخت هلو ميوه نمي دهد چون منتظر صاحب اصلي اش است .
24 ساعت در خواب و بيداري : پسرك فقير دوره گرد در تهران كه عاشق يك شتر اسباب بازي است .
كوراوغلو و كچل حمزه : كوراوغلو مي خواهد با ثروت مندان مبارزه كند و د اسب مشهور دارد كه ككچل قصد دزدي آنها را دارد .

توي برنامم بود وقتي دارم آثار بهرنگي را مي خونم اين كتاب را هم حتما بخونم كه اون موقع گيرم نيومد و نشد و حالا به دستم رسيد . قشنگ بود ساده صميم و زيب .

بهرنگي توي يك رودخانه غرق مي شه و البته حرف و حديث پشتش زياد بوده عده اي معتدقند واقعا غرق شده و برخي هم فكر مي كنند رژيم شاه اونو كشته .

افسانه هاي آذربايجاني /بهرنگی

افسانه هاي آذربايجاني

 

صمد بهرنگي

 

انتشارات نيل

كتاب يك عالمه داستان و افسانه قديمي پر از ديو و جادو و پري و ماجراهاي عجيب و غريب هست . داستان هاي ادي و بودي ، گرگ و گوسفند ، قصه آه ،موش گرسنه ، به دنبال فلك و بز ريش سفيد را قبلا تعريف كردم . بقيه داستان ها هم اينها هستند .

دختر حاجي صياد : حاجي صياد به سفر مي ره و دخترش را به ملا مي سپاره
پدر هفت دختر و پدر هفت پسر : دختر عمو و پسر عمو به سفر مي روند تا جربزه خود را ثابت كنند
دختر درزي و شاه زاده : دختر درون كدو
شتر و روباه : روباهي كه هوس خوردن شتر دارد
آلتين توپ : خواهر و برادري كه خواهر زن يك ديو مي شود .
اذان گو : درويش به در خانه اي مي رود كه به همه بشقاب طلا مي دهند
گل خندان : مردي كه زنش درون جلد قورباغه است
اي واي هاي : كچلي كه عاشق دختر پادشاه شده
نخودي : پسر درون نخود
پيرزن و سه دخترش : پيرزني كه مي رود تا به دخترانش سر بزند
ملك محمد : ملك محمد مي خواهد دزد باغ را بگيرد
عروسك سنگ صبور : كنيزي كه جاي خانم خانه را گرفت
بي بي لي جان : برادري كه اهو شد
ديو پخمه : ادمي كه ديو را ترساند
شير و روباه : روباهي كه شير را خورد
هفت جفت كفش آهني ، هفت تا عصاي آهني : مردي كه درون پوست مار زندگي مي كند
رفيق خوب ، رفيق بد : دو رفيق راهي سفر مي شوند تا درامدي داشته باشند همون رام و شام
فاطمه خانم : همون ماه پيشوني
پيراهن عروسي از سنگ آسيا : جواب به سوال هاي خواستگار
پسر زرنگ : پسري كه دختر تنبل پادشاه را به كار واداشت
انار خاتون : انار خاتون دختري كه مادرش عاشق يك ديو بود
محمد گل بادام : دختر پادشاه نديده عاشق محمد گل بادام مي شود
پرنده آبي : دختر عاشق يك پرنده ابي است و بيمار شده
درويش و ميو ميو خانم : درويشي كه دختران را مجبور مي كند موش بخورند
گل و سيناور : مردي كه زنش هر بار او را جادو مي كرده
دختران انار : همسر مرد از درون انار در مي آيد
شاهزاده ي حلوا فروش : زن اول پادشاه بچه دار مي شود ولي پادشاه به او مشكوك است
تيزتن : پسري كه عمرش درون كيسه گردنش است
روباه و پيرزن خمره سوار : حيواناتي كه به اربابشان كمك مي كنند
گنج : دانه هاي بزرگ درون خزانه چيست ؟
كچل مم سياه : كچلي كه پادشاه شد

داستان ها را نمي شه خلاصشو گفت چون هم زيادند هم شايد شبيه به نظر بياد ولي خوب همش از اون هايي هست كه يك ادم خوب يا فقير عاشق دختر يا پسر پادشاه مي شه و با كلي جنگ با موجودات عجيب عاقبت بهش مي رسه . من خيلي دوست داشتم كتاب را و واقعا منو به دوران كودكي برد وقتي اين قصه هاي عجيب غريب را گوش مي كرديم .

آقاي بهرنگي به جز داستان خيلي در زمينه زنده كردن ادبيات آذربايجان تلاش كردند و همين طور كتاب هاي تربيتي هم دارند .

تلخون و چند قصه ي ديگر /بهرنگي

تلخون و چند قصه ي ديگر

 

صمد بهرنگي

 

انتشارات اميركبير

تلخون : روزي شوهر تلخون از درخت بالا مي رود و تلخون مي بيند پري به كمرش است ولي با كندن پر شوهرش مي ميرد و او در به در به دنبال راه حل قضيه است .
بي نام : همسر مرد با كس ديگري رفيق است و دائم مرد را دست به سر مي كند .
عادت : بازرس مدرسه آمده و سوال هاي عجيب غريب مي پرسد .
پوست نارنج : براي دل درد مادر پوست نارنج لازم است و معلم دارد به شهر مي رود .

بازنويسي ها :
آه : همان تلخون است يه جورايي .
آدي و بودي : پدر و مادر به ديدن دخترشان مي روند و هر دو خيلي ابله هستند .
به دنبال فلك : مرد به دنبال بختش مي رود و در راه هركس از او مي خواهد سوال او را نيز بپرسد .  
بز ريش سفيد : بزي كه گرگ ها را ترساند .
گرگ و گوسفند : گوسفندي كه گرگ را گول زد
موش گرسنه : موشي كه همه را مي خورد حتي آدم ها را .

اين كتاب را توي بچگي خونده بودم  اون موقع خيلي داستان تلخون را دوست داشتم الان خوندن دوباره اش خيلي چسبيد خيلي خشم اومد . قشنگ بود . اين كتاب بعد از فوت آقاي بهرنگ چاپ شده .  

ماهي سياه كوچولو /بهرنگی

ماهي سياه كوچولو

 

صمد بهرنگي

 

انتشارات جامه دران

ماهي سياه كوچولو از زندگي توي جويبار خسته شده اون مي خواد بره و بره تا بفهمه جويبار به كجا مي رسه زندگي جاهاي ديگه چطوريه مي خواد چيزاي زيادي ياد بگيره اون مي دونه خطرات زيادي سر راهش هست اما از خطرات نمي ترسه و آماده مبارزه است .

خيلي قشنگه من عاشق اين داستانم واقعا دوسش دارم خيلي داستان برجسته اي هست .

اينا بگم كه آقاي بهرنگي معلم بودند و تا آخر عمر هم به كار آموزش ادامه دادند .

 

قسمت زيبايي از كتاب

اگر يك وقتي ناچار با مرگ رو به رو شدم – كه مي شوم – مهم نيست ، مهم اين است كه زندگي يا مرگ من چه اثري در زندگي ديگران داشته باشد ....

اولدوز و عروسك سخن گو /بهرنگی

اولدوز و عروسك سخن گو

 

صمد بهرنگي

 

انتشارات روزبهان

اولدوز دختر كوچولويي هست كه زن باباش خيلي اذيتش مي كنه . اولدوز يه روز كه خيلي غصه داره و داره با عروسك پارچه ايش صحبت مي كنه اون قدر سوزناك دردل مي كنه تا عروسك به حرف مي ياد ....

تقريبا قشنگ بود كلا كه داستان بچه ها را دوست دارم ولي درست حسابي تموم نمي شد . گمونم داستان بچه ها يك پايان شاد مي خواد و در ضمن انكه حوالشون مي داد به كتاب بعدي خيلي ديگه بازاريابي بود .

آقاي بهرنگي از نويسنده هاي تبريزي كشورمون هستند .

 

قسمت زيبايي از كتاب

هر نوري هر چه قدر هم ناچيز باشد بالاخره روشنايي است .