بنال وطن /پیتون

بنال وطن

 

آلن پيتون

سيمين دانشور

 

انتشارات خوارزمي

داستان در آفريقاست . در مورد كشيشي در دهكده يا شهري فقير و دور افتاده كه به شهر سراغ خواهر و پسرش مي رود و آنجا با اتفاقات ناگواري مواجه مي شود خواهرش بدكاره شده پسرش به جرم قتل يك سفيد پوست در حال محكمه است دختر كم سني از پسرش باردار است .... داستان ، داستان فقر و فساد سفيد ها و سياه ها و همچنين روشني و احسان سفيدها و سياه هاست . يه جورايي سعي كرده منصفانه به قضيه نگاه كنه و خوب و بد و سياه و سفيد آفريقا را در كنار هم ببينه . عواملي كه باعث بدي سياه ها مي شه و كاراي جدا بدي كه مي كنند و از اون ور سياه هاي خوب . كاراي بدي كه سفيدها مي كنند زخم هايي كه از سياه ها مي خورند و از اون سفيدهاي خوب ....

كتاب قشنگي بود به دلم نشست خيلي كلاسيك بود البته ها يعني واقعا اون قدر كلاسيك كه ادم ياد كتاب هايي مي افتاد كه شايد 10 سال پيش خونده ولي قشنگ بود از موضوعش و ديدگاهش كلا خوشم اومد كتاب خوبي بود و البته قسمت هاي زيبا هم زياد داشت ولي من نشد يادداشت بردارم چون توي شرايط ثابتي كتاب را نمي خوندم

نويسنده كتاب هم كه خوب آفريقاييه و خودش زماني توي دارالتاديب سياه پوستان كار مي كرده و زماني هم معلم مدرسه سفيدپوستان بوده .

از اون كتابايي كه اسمش را خيلي شنيديم دوست داشتم بخونمش .

انتخاب /دانشور

انتخاب

 

سيمين دانشور

 

انتشارات قطره

اين كتاب در حقيقت همون كتاب از پرنده مهاجر بپرس هست به علاوه چند داستان جديد ديگه .

لقاء السلطنه : مردي كه با خبرنگاري مصاحبه كرده و از تغيير نام خواهر مي گويد .
اسطقس : زن و مردي كه براي يكي شدن راهي كوه افسانه ها شده اند .
انتخاب : پسري كه متوجه مي شود پدر و مادرش ، والدين واقعي او نيستند .
برو به چاه بگو : مرد نويسنده اي كه با وجود همه روشنفكري همچنان مرد سالار است .
ساواكي : فرمانده ساواك بعد از پيروزي انقلاب آواره شده و ....
بخت گشايي : خواهر كوچكتري كه زودتر از خواهر بزرگتر عروس مي شود .  

خوب توي اين مجموعه مي بينيم كه داستان هاي جديد ايشون خيلي خلاصه تر و شاعرانه تر شدن ولي خوب موضوعاتش هم نخ نما تر شده مثلا موضوع ساواكي و بخت گشايي كه واقعا تكراري هست . لقا السلطنه خيلي دور از ذهن و بي مزه است . انتخاب با وجود موضوع نخ نما ولي خيلي قشنگ تصوير شده . برو به چاه بگو يك جور نقد فرهنگي هست و موضوع جالب داره و اسطقس هم بد نيست .
جالبه بدونيد در اوايل كار خانم دانشور در روزنامه ايران و راديو تهران با نام شيرازي بي نام مقاله مي نوشتند .

 

 قسمت هاي زيبايي از كتاب

عشق دو جانبه است . اگر يك جانبه باشد دردسري بيش نيست .

 

كاش مي شد گذشته را دفن كرد . از آينده هم كه خبر ندارم . حال را هم كه نمي توانم دريابم .