من و كامينسكي

 

دانيل كلمان

سعيد فيروزآبادي

 

انتشارات كتاب سراي نيك

داستان من و كامينسكي در مورد روزنامه نگار جواني هست كه تصميم گرفته زندگي نامه كامينسكي نقاش مشهور را بنويسد تا بدين وسيله معروف شود . كامينسكي همراه با دخترش در كلبه اي در دامنه آلپ زندگي مي كند و جوان هم به آنجا مي رود .

كتاب نسبتا خوبيه داستان جديدي داره خوب پيش مي ره روونه الكي كش دارش نكرده اون معني هايي را كه مي خواد برسونه به طور ظريفي بهش اشاره داره هم چيزش خوبه اما من اون قدرها هم شيفته اش نشدم شايد دنبال ادبيات لطيف تري هستم همين . به هر حال كلمان با اين داستان شهرت زيادي كسب كرد و جوايز مختلفي را هم برد از جمله جايزه ادبي توماس مان .

در مورد كلمان تنها چيز ديگه اي كه مي تونم بگم اينه كه توي يك خانواده هنري بزرگ شده پدرش كارگردان و مادرش هنرپيشه بوده .

 

 قسمت زيبايي از كتاب

كلي توضيح و يك عالمه نظريه وجود دارد ولي حقيقت سرانجام بي ارزش ترين آنهاست .