ایستادن زیر دکل فشار قوی

 

داوود غفارزادگان

 

انتشارات چشمه

سال نشر : 1389

گوربان : پدر و مردی دیگر همیشه بر سر مزار مادر
شفی جان: نامه خواهر مهاجر
ایستادن زیر دکل فشار قوی: بازگشت به قدیم
سنگ انتظار: کشته شدن غلام
کلاغ: دست کشیدن پدر از کشتی
فال : دقیقا فال
مر گابی: سه نفر منتظر مرگ
تاملات یک دوزنده: پرزهای لباس
وقتی بیدار می شویم: یک خواب
درخت من: قتل میثم تمار
دور بین خالی: تولد دختر و دوربین بدون فیلم
مو فرفری: شخصیت های داستان

یک مجموعه داستان کوتاه که اون قدرها ماجرا محور نیست اکثرا مفهومی هستند و خیلی هم سر راست نمی یاد مفاهیم را بگه قصه های سخت خوانی نیست ولی ارتباط با لایه های پنهانیشم خیلی راحت نیست . اصلا نمی تونم بگم کتاب مشکل خاصی داره ولی خوب واقعا جذابیت و گیرایی خاصی هم نداره در عین حال . یک کتاب خیلی معمولی .

آقای غفارزادگان از نویسنده های بسیار پرکار هستند و کتاب های متعددی دارند برای همینم حس کردم واقعا جاشون توی لیست معرفیم خالیه و باید حتما سری بزنم به تعدادی از کارهاشون .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

خدا همه ی قصه های اصلی را خودش گفته و چیزی که برای ما گذاشته سرهم بندی ماجراهای پیش پا افتاده است .

 

همیشه یک چیزهایی برای ترسیدن هست . مهم این است که آدم از خودش نترسد .