مرد آن ور خیابان زیر درخت/ مرادی

مرد آن ور خیابان زیر درخت

 

بهرام مرادی

 

انتشارات کاروان

سال نشر : 1384

 

مردی آن ور خیابان زیر درخت:تلفن از خارج پس از سال ها

ننوی ی ی س س س س :مهمانی های دورهمی در غربت

دورا زن سی ساله ی :خواهران مهاجر روس

تخت من:دختری که قرار است عروس شود

مرد خوب:زن ها شوهرها غربت فامیل همسر

آکسیوت دو نفره:آلمانی مخالف متعصب ها

بی تابی های مرد تاریک:یاد خاطرات عاشقانه در غربت

آقای اشکبوس قدم می زنند ولی هنوز سوت نمی زنند:قدم زدن و احترام به خود

کازانواها:جمع زنان و مردان

باید باید جهانی بشوند و صادق خان استفاده ابزاری می کند ( کرده است):فرآیند جهانی شدن در هنر ایرانی

امان ما:امان رستورانی راه انداخت و اعلام کرد قصد کار فرهنگی دارد.

نگرانی:زنی تنها غریب و رابطه اش با مهران .

مجموعه داستان کوتاه با موضوع غربت . ایرانی هایی که در آلمان هستند و اوضاع احوال آنها . اتفاقاتی که توی غربت پیش می یاد حس ها و البته از اون نمونه هایی هست که برای خود افراد مهاجر به نظرم قابل درک تر هست تا ما چون خیلی ریز شده . خیلی خوشخوان نیست یعنی من دوستش نداشتم نه موضوعات برام آشنا بود نه لحن داستان را دوست داشتم یک کمی به نظرم خشک و خشن بود ولی چیز بدی هم نیست ممکنه خیلی ها خیلی بپسندنش . من بیشتر از کتاب قبلی دوستش داشتم.

این کتاب هم نامزد دریافت جایزه گلشیری بوده و این نکته را هم اضافه کنم آقای مرادی ساکن ایران نیستند و در آلمان اقامت دارند.

 

قسمت های زیبایی از کتاب

دایی به هرکسی این تابلو را نشان می دهد فکر می کند مدل این نقاش باید مانکن باشد : ترکیب زیبایی غریبی بین روس و یهود و آسیاست ، وحشی و متمدن .

 

من به آینه ی میز آرایش نگاه می کردم که همه مان را در خود می پذیرفت و به من می گفت دیدی که گذشت ؟

خنده در خانه ی تنهایی/ مرادی

خنده در خانه ی تنهایی

 

بهرام مرادی

 

انتشارات اختران

سال نشر : 1381

داستان دو دقیقه ای : زنی که با داستان عشقی اش معروف شده قرار است در جمعی حاضر شود.
چ ک ه : مردی که ادعای دیوانگی دارد .

L: محله جدید لباس زیرهای دزدیده شده مجسمه منزل کناری و ....
نویسنده غول است : نویسنده  و رویاها و تصوراتش
مهمانی سر نگرفت : مهمانی در خانه آقای غلامی و لیست مهمانان.
شوهری برای ایلونا : زن به دنبال شوهری که برای بچه اش پدری کند .
چشم های پنهان روز واقعه : مهمانی شب سال نو .

آقای مرادی نویسنده بروجردی کشورمون هستند که کتابشون برنده جایزه گلشیری هم شده است . بعد از تجربه بد قبلی گفتم بیام حتما سر کتاب جایزه برده .

داستان های طولانی خیلی هم رئال نیست ها یه جورایی ترکیب خیال و واقعیت و فانتزی مثلا پست مدرن ولی سخت خوانه آن چنان روان نیست یک جورایی سخته و تمرکز می طلبه . من خودم خوشم نیومد نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم خوشم نیومد و در حقیقت خیلی قسمت ها کلاف داستان از دستم در رمی رفت و متوجه منظورش نمی شدم .  هر چند خوب حتما قابلیت هایی داره .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

ازدواج عالی ترین تجلی عشق است . پایان خوش لهیب شیدایی است .

 

بعضی وقت ها دلم برای خودم تنگ می شود .

 

پیر شدن یعنی عادت کردن به چیزها یعنی که دیگر هیچ چیز نتواند به شور و غلیان بکشاندمان .