آمريكايي آرام

 

گراهام گرين

عبدا... آزاديان

 

انتشارات شرق

توماس مرد انگليسي كه در ماموريت به سر مي برد با دختري به نام فونگ هم خانه است . پايل هم آمريكايي جواني است كه به آنجا آمده و عاشق فونگ مي شود اما مي خواهد شرافتمندانه او را به دست آورد و براي او آينده اي زيبا بسازد . داستان از جايي شروع مي شود كه پايل مرده و به دنبال دليل قتل هستند .

خوشم نيومد بد نبود اما راستش برام خسته كننده بود موضوعش برام جالب نبود . فضاش را دوست نداشتم و ترجمه اش هم چندان حرفي نداشت اما نمي خوام بگم اصلا هم خوب نيست ممكنه بپسنديد اما من توي اين سبك مدل ديگه اي را ترجيح مي دادم شايد پرهيجان تر .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

اين در بين آنان يك اعتقاد خرافي بود كه هر عاشقي كه ترياكي باشد به هر جا كه رود بازخواهد آمد .

 

انسان اگر ادراك و تخيل قوي نداشته باشد نمي تواند عاشق شود .

 

هرگز هيچ موجود انساني نمي تواند موجود انساني ديگري را درك كند ، نه زن شوهرش را ، نه عاشق معشوقه اش را ، نه پدر و مادر كودكشان را .