عشق و فداکاری زن/ زولا

 

عشق و فداکاری زن

 

امیل زولا

اسماعیل کیوانی

 

انتشارات تیسفون

روزی مردی غریبه به روستا می اید و مادر پسر جوان را می کشد و فرار می کند پدرش به او می گوید این مرد از جوانی عاشق مادرت بوده ولی من و مادرت با هم ازدواج کردیم و گریختیم و تو اکنون باید بروی و انتقام مادرت را بگیری و گارسیا را بکشی . و بدین گونه سفر پرماجرای پسر شروع می شود .

اوف اصلا و ابدا خوشم نیومد عین عین این داستان های عجیب غریب عامیانه هندی کوچه بازاری بود خیلی ساده و مسخره یه جوری باورم نمی شد واقعا مال زولا باشه .  

 پ. ن  : خوب برگشتم سر باقی مانده های لیستم . راستش در حال معرفی تازه های نشر بودم از نویسنده های معرفی شده اما چشمم به چند تا کتاب قدیمی از همین نویسنده ها افتاد و گفتم اونا را هم یه مروری بکنم بد نیست .

 

قسمت زیبایی از کتاب

عشق زن ممکن است انسان را از ورطه سخت ترین مراحل زندگی نجات بدهد و او را در آخرین لحظات ناامیدی به زندگی امیدوار سازد .

زنجير عشق/ دموریه

زنجير عشق

 

دافنه دوموريه

محمد مهدي پوركريم

 

انتشارات تيسفون

داستان در مورد يك خانواده و چند نسل اون هست . دختري كه عاشق دريا و دريانوردي است ازدواج مي كند و بيش از همه پسر اولش را دوست دارد . اين داستان در نسل هاي  مختلف تكرار مي شود و هر نفر به يكي از بچه هايش علاقه بيشتري دارد و ما زندگي او را دنبال مي كنيم .

خيلي كلاسيك من چندان دوسش نداشتم البته در سبك داستان هاي كلاسيك سرگرم كننده است پرماجراست اما به نظرم يك مقاديري شبيه كاراي قبلي دوموريه بود اين تعريف چند نسل از يك خانواده و البته كلا من اين عقيده عشق شديد به دريا و بعد هم دوست داشتن شديد يكي از بچه ها را نمي پسنديدم و به نظرم بچه گانه بود .س

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

جدايي از تو جزء زندگي نيست ، بلكه بدبختي است در غياب تو زندگي مفهومي ندارد .

 

چه قدر جالب است كه هميشه بتوانيم با هم زندگي كنيم و آرزوي ديگري در دل نداشته باشيم .