نخودی و آنتون/ کاستنر

نخودی و آنتون

 

اریش کاستنر

کتایون سلطانی

 

انتشارات مرکز

سال نشر : 1394

نخودی دختر یک خانواده پولداره که مادرش زیاد بهش اهمیت نمی ده و پرستارش شبا اونا برای گدایی بیرون می بره . آنتون دوست فقیر اما باعرضه نخودی هست که به موقع به نجاتش می آید .

آقای کاستنر برای کودکان و نوجوانان می نویسه اصولا و این کتاب هم برای همون رده سنی هست . کتاب خوبی هم هست خصوصا که بعد هر فصل یک صفحه نتیجه گیری داره که می تونه جالب باشه .

 

قسمت زیبایی از کتاب

آدمی که خرابی به بار می آورد باید به خودش فشار بیاورد و جوابگوی کار اشتباهش باشد .

وقتی پسر بچه بودم/ کستنر

 

وقتی پسر بچه بودم

 

اریش کستنر

ساعد آذری

 

انتشارات چشمه

اینم داستان زندگی کستنر از زبان خودش . از بچگیش می گه تک فرزند بوده و مادرش فوق العاده برای پیشرفت اون و جلو رفتنش توی زندگی اهمیت قائل بوده . اریش هم پسر بچه درس خوان و مودب خیلی مسئولیت شناسی بوده به صورت خطی داستانش پیش نمی ره بلکه جلو می ره عقب می یاد و در حقیقت توی هر فصل فرازی از نکات مهم زندگیش ، اتفاقات و شخصیت های خاص اونو تعریف می کنه .

کتاب قشنگیه . کتاب های این مدلی یعنی زندگی نامه نویسنده ها از زبان خودشونو زیاد داریم خوب این کتاب جذابیت نوشتاریش خوبه هر چند به پایه خیلی های دیگه نمی رسه اصلا در عوضش این پیوسته نبودم داستان این موضوع را پوشش میده به نظرم در صورتی که کستنر و داستان هاش را بشناسید خوندن کتاب خالی از لطف نیست .

در مورد کستنر باید این نکته را بگم که در سال 1933 فاشیست ها کتاب هایش را می سوزنند و حتی حق نویسندگیش را هم سلب می کنه اما اون با این وجود از آلمان مهاجرت نمی کنه !

 

قسمت های زیبایی از کتاب

آغاز سخن هر انسان درباره ی خود معمولا از گذشتگانش شروع می شود .

 

در اینجا کشوهایی برای همه چیز وجود دارند ، هر چیزی را که ما آموخته ایم . من فکر می کنم مانند کمد هستند یا کشوهای یک کمد . بعضی اوقات هنگام بیرون کشیدن گیر می کنند . گاهی درون شان خالی است و برخی مواقع چیز اشتباهی درون شان است و گه گداری هم به هیچ نحوی گشوده نمی شوند .

 

قهرمانان دروغین ترسی ندارند ، چون که تخیلی ندارند . آن ها احمق و فاقد اعصاب هستند . قهرمانان واقعی ترس دارند و بر آن غلبه می کنند .

 

آدم های عاقل زیادی در این دنیا وجود دارند و بعضی اوقات هم حق به جانب آن هاست . اما آیا حق دارند ادعا کنند که حتما بچه ها باید برادر و خواهر داشته باشند چون که غیر از این تنها رشد می کنند و لوس و از خود راضی بار می آیند و در تمام زندگی شان تک رو باقی می مانند ، واقعا نمی دانم . آدم های عاقل هم باید مراقب باشند تا به همه ی مسایل با دید کلی نگاه نکنند.

 

حتی وقتی او همه چیز را در اطراف خود فراموش کند ، قلب او به تو فکر خواهد کرد .

 

زمان انتخاب می کند که چه چیز باید ماندنی باشد و دوام پیدا کند . و اکثرا هم حق با اوست ، زمان .

سرزمین جادویی/ کستنر

سرزمین جادویی

 

اریش کستنر

سپیده خلیلی

 

انتشارات حوزه هنری

پسرک ریاضی اش عالی است اما تخیل خوبی ندارد بنابرین معلم از او انشایی در مورد دریای جنوب خواسته . عموی پسرک برایش یک داستان خیلی می گوید که عمو و پسر و اسب ناطق از طریق کمد راهی یک سرزمین عجیب غریب می شوند سرزمینی که ره چی ارزو کنی حاضر میشه سرزمینی که جای ادم تنبلاست سرزمینی که برق فشار قوی داره و ....

آقای کستنر نویسنده ، شاعر ، فیلم نامه نویس و فعال در ادبیات کودکان بودند و جایزه هایی هم در این زمینه بردند بنابرین گفتم خوبه حالا که صحبتشون شده یکی از کتاب های حوزه ادبیات کودکشون را هم همین حالا بخونم و معرفی کنم که کتاب قشنگ و جالبی هم هست .

سه نفر در برف/ کستنر

 

سه نفر در برف

 

اریش کستنر

سروش حبیبی

 

انتشارات نیلوفر

کارخانه پودر شوینده یک مسابقه تبلیغاتی برگزار کرده که جایزه دو نفر اول دو هفته مسافرت مجانی در یکی از هتل های مجلل کوه های آلپ هست . نفر اول پسر تحصیل کرده و فقیری است که هنوز با وجود تحصیلات کار مناسبی پیدا نکرده و نفر دوم خود رئیس کارخانه است که با اسم مستعار شرکت کرده و برنده شده و حالا می خواد یک بار با همین اسم شبیه آدمای معمولی مسافرت کنه و زندگی را از اون دریچه ببینه اما از پیشکارش هم می خواد به صورت یک پولدار ناشناس به این مسافرت بیاد تا دورادور مواظبش باشه .

بد نبود البته موضوع داستانش خیلی ساده و هندی بازیه اما یک جور سادگی خاصی داره که آدم را مشتاق می کنه و دل آدم را نمی زنه .

آقای کستنر اول به عنوان کارمند بانک کار می کرده و بعدها وارد فعالیت روزنامه نگاری و نویسندگی می شه . اون همچنین در جبهه هم حضور داشته و حتی در جنگ جهانی اول دچار بیماری قلبی می شه توی جبهه .

 

قسمت های زیبایی از کتاب

آدم که نمی تواند به هر زن قشنگی دل ببندد وگرنه معلوم نیست عاقبتش به کجا می رسد .

 

من فکر می کنم که پولداری خیلی ها فقط از کرم خداست . وقتی آنها را می آفریده با خود گفته اگر این ها پول هم نداشته باشند دیگر هیچ ندارند ...

خواهران غریب/ کستنر

 

خواهران غریب

 

اریش کستنر

علی پاک بین

 

انتشارات کانون پرورش فکری

لوییزه به اردوگاه تابستانی رفته که تعدادی کودک از آلمان هم به انجا می آیند و دختری به نام لوته کاملا شبیه اوست انگار دوقلو باشند و بعد دخترها متوجه می شوند که جدا خواهرند و پدر و مادرشان بعد از طلاق هر کدام یکی از بچه ها را برداشته و آنها از وجود هم بی خبر مانده اند و البته تصمیم ندارند فعلا موضوع را به والدین خود بگویند

یک کتاب بچه گانه لطیف جالب و قشنگ که من شخصا خیلی دوسش دارم و توی حال و هواش قرار گرفتم . این کتاب را من قبلا از آقای کستنر خونده بودم فیلمش هم که یادمونه  تو زمان خودش معروف شد حسابی و البته کلا توی دنیا از روی این کتاب فیلم های زیادی ساخته شده و اثر معروفیه . آقای کستنر از نویسندگان آلمانی هستند که من آشناییم با ایشون فقط در حد همین کتاب بوده و الان تصمیم گرفتم دو سه تا دیگه از کتابای ایشون را هم بخونم و بهتر باهاش آشنا بشم  تا شاید بعدش بتونم بالاخره پرونده آقای حسن بیگی را ببندم .

 

 

قسمت زیبایی از کتاب

چیزی که برای یک نفر صحیح است ، ممکن است برای دیگران غلط باشد .