پاسکا دختر اهل نوئورو /دلددا

پاسکا دختر اهل نوئورو
گراتزیا دلددا
بهمن فرزانه
انتشارات ثالث
پاسکا نامزد پسرعموی چوپان خود هست و همه ان دو را زن و شوهر می دانند ولی پاسکا که متوجه زیبایی و طنازی خود شده ناگهان انصراف خود را اعلام می کند . ملکیوره از این موضوع ضربه سختی می خورد و قادر به تحمل شرایط نیست از سویی ناراحت است و از سویی دیگر دختر را دوست دارد ....
تقریبا خوب بود خوب من عاشق دلددا هستم و هر کتابی که تونستم ازش گیر بیارم را خوندم مثل بقیه کتاباش سعی داشت اتفاقات معمول زندگی را با پس زمینه های روان شناسیشون به تصویر بکشه من از این کارش خوشم می یاد بیشتر روی ذهن شخصیت های داستان و عکس العملاشون کار می کنه این بار هم همین طور بود ولی خوب شاید من انتظار عکس العملای دیگه ای را داشتم و چیزی که بیشتر مجذوبم بکنه رو .
ترجمه آقای فرزانه مثل همیشه رودست نداشت .
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و پنجم اسفند ۱۳۹۰ ساعت 10:29 توسط فرانک
|
توي اين وبلاگ مي خوام خلاصه كتاب هايي را كه مي خونم بنويسم و همچنين قسمت هاي زيبايي از اون ها را ، تا هم براي خودم بمونه هم اگه كسي دلش خواست استفاده كنه