جزیره ی سرگردانی /دانشور

جزیره ی سرگردانی
سیمین دانشور
انتشارات خوارزمی
هستی 26 ساله همراه با مادر بزرگ و برادرش شاهین زندگی می کند . مادربزرگ زنی مذهبی و سنتی است . مامان عشی مادر هستی زنی امروزی و مدگراست که با مرد ثروت مندی ازدواج کرده . مراد دوست و هم کلاسی هست که عشق دیرین او نیز می باشد . مراد حاضر به ازدواج با هستی نیست ، او درگیر سیاست و مبارزه مسلحانه است . سلیم نیز خواستگار پولدار و شدیدا مذهبی هستی است . هستی در این میان جزیره سرگردانی است که نمی داند چه کند و به سمت چه کسی برود و ....
قشنگ بود خوشم اومد شخصیت پردازیش و عکس العمل شخصیتهاش جالب وتفکر برانگیزه . هستی را سرگردانیش تصمیماش تشویشاش و .... را دوست دارم . نکته جالب دیگه اینه که مثلا سیمین دانشور استاد هستی است و از این طریق از خودش و جلال هم در کتاب حرف زده . کتاب قشنگیه .
بعد از یک عالمه وقت سرگرم بودن با کتاب های نویسنده هایی که از قبل می شناختمشون تصمیم گرفتم یک گریزی بزنم به خانم دانشور و با ایشون هم از طریق 4 ، 5 تا کتاب آشنا بشم . خانم سیمین دانشور هم از بزرگ ترین نویسندگان و مترجمان کشورمون و همسر جلال آل احمد نویسنده مشهور دیگه کشور می باشند .
قسمت های زیبایی از کتاب
صف زن و مرد دم گیشه ی سینما میهن به هم ریخته بود . هستی می اندیشید : ملت ایران به صف عادت نخواهد کرد تا ابدالآباد .
این مردها چه جور آدم هایی هستند ؟ همین که طرف را کمی رام دیدند ، بد قلقیشان شروع می شود .
توي اين وبلاگ مي خوام خلاصه كتاب هايي را كه مي خونم بنويسم و همچنين قسمت هاي زيبايي از اون ها را ، تا هم براي خودم بمونه هم اگه كسي دلش خواست استفاده كنه