ديدار در حلب

 

جعفر مدرس صادقي

 

انتشارات مركز

احمد مبارز مسلماني است كه براي مبادله اسير و  نجات شاگرد قديم خود مشتاق راهي دمشق شده است و در ان جا به ياد استاد خود در شهر حلب نيز مي باشد .  احمد و مشتاق هم دوش فلسطيني ها مبارزه مي كنند و اكنون مشتاق متهم به همكاري با اسرائيل شده است و نهضت سعي در نجات او دارد كه مبادا اطلاعات محرمانه را فاش نمايد .
كتاب يك جورايي وهم آلود و سورئال هست و شخصيت احمد با شهاب الدين سهروردي مخلوط مي شه و رو در روي صلاح الدين ايوبي قرار مي گيره . صلاح ادلين ايوبي از سرداران مسلمان در جنگ هاي صليبي بوده كه تصرفات زيادي داشته و شهاب الدين سهروردي هم دانشمند و صوفي بزرگ ايراني بوده كه به دستور صلاح الدين با گرسنگي كشيدن كشته مي شه .

تلفيق شخصيت ها باحال بود و زبانش هم روان و يك دست بود ولي جذابيت نداشت موضوعش من رو نمي گرفت . در كل خوشم نيومد از كتاب .

 

 قسمت زيبايي از كتاب

بي اعتمادي بي اعتمادي مي آورد و اعتماد اعتماد .