کله ی اسب /مدرس صادقی

کله ی اسب
جعفر مدرس صادقی
انتشارات مرکز
کسری روزی در حال قدم زدن در پارک است که با جهان آشنا می شود . جهان دختر کردی است که پدر و مادر و برادرش سالار نزد پارتیزان های کرد زندگی می کنند و او مراقب برادرش قباد است و تصمیم دارد در آینده خودش نیز پارتیزان شود و برای خودمختاری کردستان بجنگد . کسری و جهان عاشق هم می شوند ، هر چند کسری متاهل است ...
این رمان هم جزء کارهای مشهور آقای مدرس صادقی هست و به انگلیسی هم ترجمه شده است .
خوشم اومد ، به نظر من هم موضوعش هم روندش زیبا و دل نشین بود و به صورت بسیار زیبایی هم تموم می شد فقط شاید برای دوستان کرد کمی برخورنده باشه چون یک جوری خشن بهشون نگاه کرده بود و نقطه ضعف دیگه اش به نظر من انتخاب اسامی شخصیت های کرد بود که بهتر بود از اسم های خاص تر و زیباتر کردی استفاده می کرد .
قسمت زیبایی از کتاب
تفنگ فقط مال کشتن نیست . مال کشته نشدنه .
توي اين وبلاگ مي خوام خلاصه كتاب هايي را كه مي خونم بنويسم و همچنين قسمت هاي زيبايي از اون ها را ، تا هم براي خودم بمونه هم اگه كسي دلش خواست استفاده كنه