روباه و لحظه های عربی

 

مرتضی کربلایی لو

 

انتشارات افراز

موسا که بود یا امواجی که به صخره ها می کوبند : پسر بت های هندی جمع می کند و به دنبال خداست.
روباهی بود که پس این طور : در دانشگاه روباهی دیده شده !
زیرها : مرد باید برای تمیز کردن زیر لیوانی ها به شهر برود .
تذکره ی حوری کامل : حامد به دنبال خراب کننده هاست .
چشم حشیشی : قاری های ایرانی راهی آفریقا هستند .
رزها : زن نقاش است و یک کتاب پر از عکس رز می خرد .
در غیاب نوازنده ی لطیف : یک مهمانی برای ورود نسترن
فتوا بده ، شیخ ! : زن آمده و فتوای جدید می خواهد .

اصلام خوشم نیومد البته باید بگم لحنش توی این کتاب ها خیلی فنی تر و ادبی تر از اون اولی ها می باشد یک جورایی شاید قلم خوبی هم داره اما اون قدر درهمه که من اصلا نمی فهمم چی می خواد بگه هدفش چیه و البته کلا از این پیچیده نویسی بدم می یاد پس به دلم ننشست . تم مذهبی هم تو خیلی هاش هست .

خوب دیگه همین جا پرونده آقای کربلایی را می بندم پیش به سوی تجربه های تازه .