مفید آقا

 

مرتضا کربلایی لو

 

انتشارات افراز

وقتی مجید بچه ای بیش نیست مادرش را از دست می دهد و در سال ها بعد پدرش در سفر به ترکیه با دختری ایرانی و روشنفکر اما دلزده از روشنفکری به نام دنیز آشنا شده و با او ازدواج می کند . مجبد مخالف این موضوع است و با این قضیه کنار نمی آید و اکنون مجید را داریم و حامد پسر دنیز و ...

از کتاب هایی هست که نقدهای خیلی زیاد و خوبی راجع بهش نوشته شد برگزیده جایزه ادبی اصفهان شد و فروش خوبی هم داشت . همین تکرار مدام اسمش باعث شد برم سراغش . من دوسش نداشتم . راستش اول کتاب برام جالب بود هم عوض شدن راوی ها هم زبان ساده و در عین حال ادیبانه کتاب سبکی بود که جذبم می کرد اما به مرور که می رفت جلو اوضاع برام پیچیده شد اصلا دلیل خیلی از اتفاقات را نمی فهمیدم ارتباط برقرار نمی کردم و در مجموع پیام نویسنده را هم نگرفتم .

 

قسمت زیبایی از کتاب

یک جاهایی هست که اولین بارش همیشه می گویند زود است ولی وقتی می روی می بینی چه قدر دیر آمده ای