جان كلام /گرین

جان كلام
گراهام گرين
پرتو اشراق
انتشارات نيلوفر
اسكوبي مامور پليسي در آفريقاست كه با وجدان و بااخلاق است و به همين دليل پيشرفت شغلي چنداني نيز نداشته است . او سال ها پيش تنها دخترش را از دست داده و اكنون با همسرش لوييز زندگي مي كند . زني كه ديگر علاقه چنداني به او ندارد اما حس مسئوليت هم چنان پابرجاست . همين حس مهرباني و كمك به ديگران اسكوبي را وارد ماجراي عاشقانه اي با دختري به نام هلن و دخالت هايي در معاملات قاچاق الماس مي كند و همه چيز جور ديگري پيش مي رود .
بد نبود همون ماجراها و نوشته هاي هميشگي گرين . عشق هاي سرد شده ماجراهاي پليسي تعقيب و گريزها و اين بار كمي چاشني روان شناسي و گفت و گوهاي دروني در مجموع چيز بدي از آب درنيومده هر چند كتاب هايي كه من دوست دارم و لذت مي برم اصلا سبك ديگه اي هستند .
قسمت هاي زيبايي از كتاب
دوستي چيزي است در روح . دوستي چيزي است كه انسان آن را حس مي كند . دوستي به معني عوض دادن چيزي نيست .
چگونه مي توانم از خدايي كه نعمت دوست داشتن و احساس مسئوليت داشتن را به من عطا كرده بيزار باشم ؟
توي اين وبلاگ مي خوام خلاصه كتاب هايي را كه مي خونم بنويسم و همچنين قسمت هاي زيبايي از اون ها را ، تا هم براي خودم بمونه هم اگه كسي دلش خواست استفاده كنه