نامه ها

 

بزرگ علوي

 

انتشارات اميركبير

نامه ها : قاضي كه قيافه اي زشت دارد از همه دنيا به جز دخترش شيريني فرار مي كند و ناشناسي طي نامه هايي براي شيرين از گذشته پدرش مي گويد .
گيله مرد : مرد گيلكي زنداني است . همون داستاني كه توي ادبيات هممون خونديمش .
اجاره خانه : اجاره خانه عقب افتاده و مرد به فكر شوهر دادن دخترش است . دختري كه قرار بوده جور ديگري زندگي كند .
دزاشوب : مرد با همه بدبختي دخترش را به مدرسه مي فرستد تا بعدها ماماي ده شود .
يه ره نچكا : دختر لهستاني كه شبي پيش مرد مي آيد .
يك زن خوشبخت : دختري در خانواده سنتي كه مجبور مي شود با دوست پسرش ازدواج كند و همه او را خوشبخت مي دانند .
رسوايي : دختر به خاطر زيبايي با مرد سرشناسي ازدواج كرده اما خوشبخت نيست .
خائن : 5 نفر در حال اداره گروه سياسي ضد دولت شاه هستند و يكي از آنها خائن است .
پنج دقيقه پس از دوازده : مرد نمي تواند در اداره كارش را راه بيندازد تا وقتي كه رشوه مي دهد .

خوب بازم كلاسيك خواني داريم اما اين بار گفتم يك سري به نويسنده هاي ايراني بزنم جناب بزرگ علوي كه تا به حال ازش گيله مرد را خوندم و چشمهايش را . حيف خلاصه اي از چشمهايش ندارم تا توي وب بذارم اما به نظرم انتخاب اسم كتاب فوق العاده بود .

اين كتاب هم قشنگ بود خوشم اومد داستان هاي زيبايي داره روون و راحت مي نويسه و ادم را با خودش همراه مي كنه . داستان هاي زندگي . لحنش به نظرم چيز خاصي نداره اما خوش خوان و زيباست . آقاي علوي از نويسنده هاي تهراني كشور هستند .

 

قسمت هاي زيبايي از كتاب

با چه نمسخري در محكمه به متهميني كه اشك مي ريختند مي نگريست . حالا مي فهميد كه چه قدر آدم راحت مي شود ، كاش مي توانست چشمانش را تر كند .

 

آيا زندگي هر چه هم عزيز باشد ، به اين خفت ، به تحمل اين همه رنج مي ارزد ؟!