عاليجناب كيشوت/ گرین

عاليجناب كيشوت
گراهام گرين
رضا فرخفال
انتشارات رضا
عاليجناب كيشوت كشيشي است كه به دليل شباهت اسمي خيلي ها او را از نوادگان دن كيشوت مي دادند . اتفاقاتي افتاده و كشيش كيشوت همراه با شهردار كمونيسم شهر راهي يك مسافرت مي شوند و خوب توي اين مسافرت بحث و گفت و گو دارند با هم .
اصلا خوشم نيومد . حتي تمركز نمي تونستم روش بكنم . موضوعش كه خيلي تكراري هست آدم ياد داستان هاي دن كاميلو مي افته . بعد اين بحث ها هم نه من اطلاعي داشتم نه برام جذابيتي داشت . ترجمه خوبي هم نداشت .
پ. ن : اين كتاب هم از مطالعات قديمي هست كه سعي كردم از روي يادداشت هام يك چيزي تايپ كنم .
+ نوشته شده در دوشنبه بیست و سوم بهمن ۱۳۹۱ ساعت 14:6 توسط فرانک
|
توي اين وبلاگ مي خوام خلاصه كتاب هايي را كه مي خونم بنويسم و همچنين قسمت هاي زيبايي از اون ها را ، تا هم براي خودم بمونه هم اگه كسي دلش خواست استفاده كنه