کودک را به من بده/ مک گراث

کودک را به من بده
مل مک گراث
اصغر اندرودی
انتشارات البرز
سال نشر : 1397
زن و شوهر توی خونه نشستن که زنگ درشون به صدا در می یاد پلیس با یک دختر بچه است اونها می گن مادر دختر بچه تصادفی در اثر نشت آبگرمکت مرده و اون مرد پدرشه الان اوردنش که با پدرش زندگی کنه . زن غرق در تعجبه اما مرد قسم می خوره تا الان خودشم بی اطلاع بوده اون فقط یک بار با اون زن ارتباط داشته و ..... زن قصه ما روان شناس در زمینه کودکان مشکل دار هست سعی می کنه این بچه را درک کنه هر چند از بودن اون کنار دخترش نگرانه ولی مرد برای هر بهبودی مقاومت می کنه ...
مل مک گراث نویسنده انگلیسی هست و کتابشم فروش خوبی داشته . خب باید بگم خیلی هم مهیجه سر و کار داشتن با داستان جنایی پیچیده در مبتحث روان شناختی از اون کتابایی می شه که کلا نمی شه زمینش گذاشت ولی خوب تهش هندی بازیه و باید بگم عکس العملای خانمه رو درک نمی کنم اون همه مدارای اولیه ..... در مجموع بد نیست یک کتاب معمولی با سزح هیجان بالا .
پ. ت: تصمیم ندارم پرونده اقای جولایی را همین جا بدون معرفی چند تا از کتابای مهم و جایزه گرفتشون ببندم فقط دو سه تا کتاب جذاب سر راهم اومد و یک توقفی پیش اومد . بازم می رم سراغشون .
قسمت های زیبایی از کتاب
گاهی وقت ها دروغ ها تنها چیزی هستند که ما را در کنار هم نگه می دارد.
ازدست دادن بچه مانند آن است که کسی دو شاخه تان را از پریز دنیا بیرون بکشد . جسم بر جا می ماند ولی به راستی فقط پوسته ای است مانند صدف خالی .


توي اين وبلاگ مي خوام خلاصه كتاب هايي را كه مي خونم بنويسم و همچنين قسمت هاي زيبايي از اون ها را ، تا هم براي خودم بمونه هم اگه كسي دلش خواست استفاده كنه